گرایش به مدهای بیگانه گم شدن هویت را به دنبال دارد و سبب بیگانگی فرد با تمدن خویش میشود اما در این آشفته بازار یک پرسش مطرح است علت این امر مسخ فرهنگی است یا در کم کاری خیاطهای وطنی ریشه دارد.
مد، اشاعه سریع کالا یا گرایش یک رفتار در میان افراد جامعه است و به دلیل رابطه مستقیمی که با حس تنوعطلبی دارد، در میان نوجوانان و جوانان بیشتر دیده میشود و هر از گاهی مانند سیلی عظیم جامعه را فرا میگیرد و پس از مدتی کوتاه تغییر میکند.
در حقیقت همه ما با کلمه مد و مدگرایی آشنا هستیم به طوری که درهنگام برخورد با طیف وسیعی از مردم جملات و برداشتهای متفاوت و متنوعی را در رابطه با این نوع کلمه شنیدهایم، گروهی از افراد با شنیدن این کلمه ذهنشان به افکار منفی کشانده میشود و دستهای نیز که عموما متعلق به طبقات مرفه جامعه و یا نوجوان و جوان هستند در برابر این واژه مفهوم زیبا بودن در ذهنشان مجسم میشود.
قربانیان مد
امروزه تنها با مدتی قدم زدن در کوچه و خیابان، با چهرهی برخی از مردان که به شکل شیطان پرستها و فرقههای منحرف خود را آرایش کرده و یا زنان و دخترانی که از شدت رنگ و لعابهای عروسکی مانند یک ماسک از صورت خود استفاده میکنند مواجههایم.
گویا دیگر این نحوه آرایش و پوشش در میان تعدادی از دختران و پسران عادی شده و انگار در نظر دارند به رقابت با نمونههای غربی برخیزند.و درحقیقت اینها قربانیان مد و مدگرایی شدهاند و هر روز بیشتر در این مسیر غرق میشوند.
در واقعه وقتی با این تیپ از افراد روبرو شوی تازه متوجه میشوی که در خود غرب نیز جوانانشان به این راحتی هر نوع پوشش و آرایشی را برای خود انتخاب نمیکنند پسر جوانی که تیشرتی به تن میکند که روی آن جملاتی به انگلیسی نوشته شده است و زمانی که از خود او سوال کنی معنای آن چه بر روی لباست نوشته شده است چیست؟ تنها با این جملات که مفهوم این نوشته مهم نیست و به دلیل زیبایی خریدارش کردهام یا اینکه مد شده است مواجهه میشوید.و هیچ پاسخ قانع کنندهای دریافت نخواهید کرد.
اپیدمی به نام مد
فقط کافی است یک روز به پوشش بعضی از افراد دقت کنید آن وقت با انواع و اقسام چهرهها و لباسهای متفاوت برخورد خواهید کرد ازشلوارهای تنگی که تا دیروز آنقدر گشاد بود که به زور کمربند بسته میشد، تا بلوزهای تنگ با مارکها و شکلهای عجیب و مانتوهایی که هیچ شباهتی به مانتو ندارند، شالهای رنگی که فقط قسمت وسط سر را میپوشاند و آرایشهای غلیظ همه و همه نشان از یک اپیدمی گسترده دارد.
دراتوبوس، تاکسی، مترو ویا هر مکان دیگر که قدم بگذاریم تعداد متنوعی از نوع پوشش و آرایش را خواهیم دید اما به راستی چه چیزی سبب میشود در اتوبوس خانمی مسن به هنگام برخورد با دختری که لباسی مطابق مد روز پوشیده با چشمانی خیره و از سر تاسف نگاه بیندازد و در مقابل دختر جوان دیگری به او از سر تحسین وزیبایی بنگرد. این نگاه متفاوت نسبت به مد و به اصطلاح مدل جدید از کجا شکل میگیرد؟ و تاریخچهی ورود مد به ایران در چه سالی و توسط چه کسی رواج یافت؟
تاریخچه مد
نحوه ورود مد به ایران به سال ۱۳۲۱ برمیگردد؛ زمانی که فردی به نام زینت جهانشاه همراه همسرش از سوئیس به ایران برگشت، درست یک سال بعد بود که این خانم خیاطخانه ای را در خیابان امیریه راه اندازی کرد و با همراهی پنج کارگر، هر آنچه در سفرها و اقامتش در فرنگ آموخته بود، به خانمهای اشرافی عرضه کرد.
جهانشاه برای این که مشتریان علاوه بر آشنایی با طرز کار او، برای نخستین بار مجموعه لباس و مد را بشناسند، خیاط خانه خود را با یک نمایش مد لباس افتتاح کرد.
او در خیاطخانه خود در تهران، طرحهای خود را که مجموعهای از ایدههایش بود در معرض فروش خریداران گذارد.
همچنین از آنجا که فضای خیاط خانه کاملا زنانه بود، مانکنهای زن از میان دوستان و آشنایان برای نمایش لباسها برگزیده شدند و به نوعی تبدیل به نخسین برند غیررسمی ایران در تولید پوشش منحصر به فرد شد.
به هر حال، امروزه تب رنگها و طرحهای گوناگون در هر فصل و سال، سبب میشود طراحان لباس، همه ابتکار خود را برای پیروزی در میدان رقابت و جذب مخاطبان بیشتر به کار ببندند و. بهتر است بگوییم امروزه مد و مدگرایی نه تنها در نوع پوشش بلکه در سایر زمینههای زندگی نیز اتفاق میافتد به طوری که هر روز در جامعه شاهد حضور افرادی هستیم که با هزار قرض و بدهی ماشینهای مدل بالا و یا خانههای ویلایی در بالاترین نقطه شهر را تهیه میکنند تا در نظر دیگران، انسانهای مد بالا و پیشرفته دیده شوند. اما در این میان بعضی از صاحب نظران و جامعه شناسان معتقد بودند که مد یک نوع هجوم فرهنگی است و باید با آن از دریچهی شبیخون فرهنگی مقابله شود.
نگرش به مد تنها از دریچه هجوم فرهنگی
واقعیت این است که در تمام این سالها به مد تنها از دریچه هجوم فرهنگی نگاه شد اما چه بسا که بعضی از رفتارها و پوششهای امروزی بر پیکره برخی از جوانان از درون خود جامعه ریشه دوانده و رشد کرده است.
در دنیای امروز که جوامع به صورت یک “دهکده جهانی” در کنار همدیگر قرار گرفتهاند، نمیتوان جوان معصوم و پاک و بی آلایش جامعه را از خطر هجوم فرهنگی مصون نگاه داشت ونمی توان با کشیدن یک دیوار مرتفع، مانع از ورود امواج الکترونیکی و برقراری ارتباط با فرهنگهای دیگر شد مسلما اگر این ایده عملی بود، کشورهای دیگر بسیار پیش تراز ما از انواع نابهنجاریهای اجتماعی غرب در امان میماندند.
با توجه به گزارش میدانی که در خصوص مد توسط خبرنگار مهر گرفته شد، مطلع شدیم برخی از جوانان به دلیل عدم آگاهی لازم و تنها برای زیبایی بیشتر و برخی با آگاهی و به منظور متمایز شدن از دیگران نسبت به مد گرایش دارند و تعدادی نیز دربرابر این پدیده دیدگاه عکس العمل خوبی از خویش نشان نمیدهند.
یک شهروند جوان با بیان اینکه در انتخاب لباس هیچ گاه سراغ آنچه که مد شده نمیرود میگوید: به اعتقاد من هر فرد باید مطابق ارزشهای خانوادگی، سنتی و شخصیتی و فرهنگ جامعهای که در آن زیست میکند لباس بپوشد.
علیرضا عباسی در پاسخ به این سوال که آیا در میان هم سن و سالانش به دلیل نوع لباسی که تن میکند مورد پذیرش قرار گرفته یا خیر؟ میگوید: پوشش دوستان و اطرافیانش و حتی نوع تفکرشان مانند خود او است و او در این زمینه تا کنون مشکلی پیدا نکرده و اگر روزی در این زمینه با دوستانش دچار اختلاف نظر شود از تفکر خود در مورد نوع پوشش کناره نخواهد گرفت.
شهروند جوان دیگری نسبت به پدیده مد نظر مثبتی داشت و بیان کرد: مد در واقع سبب جذابیت و زیبایی میشود و فرد را در نظر دیگران خوش تیپ و متشخص نشان میدهد.
امیر شاداب افزود: کسانی که میخواهند در اجتماع مورد پذیرش قرار بگیرند باید به سمت امروزی یا همان مد حرکت کنند و غالب افرادی که مطابق مد روز راه میروند رفتار و افکار به روز و منطقی دارند.
شهروند نوجوانی نیز تنوع طلبی در دوران جوانی را از دلایل تمایل افراد به سمت مد عنوان میکند و میگوید: به نظر من انسان همیشه تنوع طلب بوده و در سنین مختلف این تنوع به نوعی در فرد بروز میکند و تفاوت داشتن با سایر افراد نیزنوعی تنوع طلبی تلقی میشود.
هوشنگ فخار افزود: در دوران جوانی حس تفاوت باعث مد گرایی میشود و در عین حال نباید فراموش کرد که مد پیر و جوان نشناخته و قاعدهی خاصی ندارد و به هر حال زندگی در دنیا در سیطره مد قرار دارد.
در نهایت بر اساس این گزارش وبه نظر برخی دیگر از مصاحبه شوندگان وجوانان علاقمند به مد، مدگرایی تنها از عدم هزینه و سرمایه گذاری ما در بخش طراحی و تولید لباس ناشی شده است، به همین بهانه به سراغ طراحان و تولید کنندگان پوشاک رفتیم تا دیدگاه آنان را در این رابطه جویا شویم.
طراحان لباس غربی نبض سلیقه جوان را در دست دارند
یک طراح لباس میگوید: در چندین سال اخیر طراحان لباس در کشورهای غربی در تنوع بخشیدن و جنبهی زیبایی لباس آن چنان مهارت یافتهاند که میتوان اعتراف کرد آنها نبض سلیقهی مردم و به ویژه جوانان را در دست گرفتهاند طوری که اگر امروز طراحان داخلی الگویی متناسب با فرهنگ و ارزشهای وطنی را از خود ارائه دهند کسی به سراغ این طرحها نخواهد رفت.
مریم صدری افزود: طراحان داخلی به تنهایی نمیتوانند در راستای فروش الگوهای خویش فرهنگ سازی کنند بلکه این امر نیاز به همکاری تمامی بخشها از جمله نهادهای فرهنگی و تربیتی دارد.
یک تولید کننده پوشاک نیز با بیان اینکه بهترین راه برای مقابله با مد کورکورانه در میان اقشار مدگرا آگاهی و فرهنگ سازی است، گفت: باید مد وطنی را جایگزین مد غیر وطنی کرد و با تنوع رنگ و شادابی در نوع لباسهایی که تولید میشود الگویی مناسب را برای افرادی که به سمت این پدیده گرایش دارند ایجاد کرد، اما متاسفانه این الگو سالها است که مورد بی مهری تولیدکنندگان ایرانی قرار گرفته است.
علی صبوری اشارهای هم به آشنایی طراحان خارجی با مبانی روان شناختی مصرف کنندگان داشت و افزود: یکی از دلایل عمدهای که تولیدکنندگان و طراحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی جایی برای خود باز کنند و مدآفرینی داشته باشند، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی “تاثیرگذاری” و بکارگیری روشها و اصول فنی مناسب در کار است، در حالی که تولیدکنندگان داخلی، معمولا به الگوبرداری و تقلید از آنها پرداخته و به نوعی مدهای غربی را در جامعه ترویج میکنند.
نقش خانواده در گرایش فرزندان به مدگرایی
زمانی که گرایش به مد و مدلهای غربی در جامعه پر رنگتر شد خانواده مقصر اصلی را مدرسه، دانشگاه و جامعه دانست و معتقد بود که متولیان فرهنگی باید مدلهایی که شایسته جامعه اسلامی است را ترویج دهند و نقش خود را در این میان بی تاثیر دانست.و با بیان این جمله که فرزندانشان از دوست و رفیق حرف شنوی دارند نه از والدین به صراحت وظیفه خود را در این قصور توجیه کردند.
اما آیا بهتر نبود والدین به جای اینکه عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی را در تمایل جوانان به مد مقصر بدانند کمی نیز خود با هدایت فرزندشان و جلوگیری از اثرات سوء ماهواره و آموزش خط قرمزها بیشتر در کنار جوان خود و نه در مقابل او قرار بگیرند؟
خانوادهها این روزها از زمین و زمان انتظار دارند تا با راهنمایی فرزندشان نگذارند او در پشت ویترین های پر زرق و برق و به اصطلاح مدل جدید گم شود، گم شدنی که به نظر میرسد تاوان بسیار سنگینتری از گم شدن در دوران کودکی به دنبال دارد.
آنها دوست دارند کسانی که در زمینهی فرهنگی فعالیت میکنند چشم و گوش فرزند آنها شوند در حالی که این امر شدنی نیست همه چیز ابتدا باید در ساختار خانواده اتفاق بیفتد و بعد در جامعه و توسط نهادهای فرهنگی پیگیری شود.
مد یک هنجار ناپایدار
استاد جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص مد در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: مد یک هنجار ناپایدار است که برای عدهای از افراد به دلیل تمایز یافتن با دیگراقشار جامعه اتفاق میافتد.
غلام رضا صدیق اورعی ادامه داد: با ترویج فرهنگ مدرن و نفوذ آن در تمامی نهادهای جامعه دو گونه فرهنگ رو در روی یکدیگر قرار میگیرند، فرهنگ سنتی و فرهنگ متجدد که تقابل این دو فرهنگ باعث تضاد در میان اجتماع و در خانوادهها و اقشار مختلف آن میشود.
وی در خصوص علل و عوامل گسترش مد بیان داشت: پیشرفت فن آوری به همراه گسترش شبکههای ارتباطی و تمایل بشر برای داشتن زندگی هم جهت با این حرکت و توسعه در ترویج مد و تسهیل روند آن سهم به سزا داشته است.
وی با بیان اینکه مد نه خوب و نه بد است تصریح کرد: مد و به روز شدن اگر با معیارها و اصول ارزشی جامعه هماهنگی داشته باشد بد نیست اما چنانچه ازچهار چوب ضوابط و شرایط کشورها و رسانههای خارجی الگو پذیرد مناسب و خوب نخواهد بود و چه بسا که تبعات جبران ناپذیری را نیز به دنبال خواهد داشت.
وی افزود: در کشورهای در حال توسعه، اغلب پیروی از شیوه و سبک زندگی در غرب ملاک شناسایی پدیده “مد” است و در کشورهای غربی تقلید از شخصیتهای شناخته شده و محبوب و استفاده از تولیدات شرکتهای بزرگ و معتبر، اساس “مد” را تشکیل میدهد.
گرایش به مدهای بیگانه نشان از عدم هویت یابی فرد است
یک روانشناس با بیان اینکه گرایش برخی از افراد به مدهای بیگانه ناشی از عدم هویت یابی است بیان داشت: افرادی که نسبت به پدیده مدگرایی گرایش مییابند در هویت یابی دچار مشکل شده و نمیدانند چه شرایطی را برای زندگی انتخاب کنند و در عین حال به دلیل اینکه فرهنگ خود را نشناختهاند از فرهنگ و مدهای بیگانه تقلید میکنند.
ناهید زرگرانی افزود: عدم شناخت و مطالعه پیشینه وآداب و رسوم مکانی که فرد در آن زیست میکند و عدم تسلط و آشنایی خانواده یا متولیان تربیت بر روی فرد سبب میشود او نسبت به فرهنگ خود هر چه بیشتر فاصله بگیرد و در مقابل خود را به مدلها و فرهنگ و ادبیات بیگانه نزدیک کند.
این روانشناس در ادامه سخنانش تاکید کرد: زمانی که خانواده به عنوان یک متولی تربیت در پایبندی به اصول فرهنگی دو گانه رفتار کنند فرزند نیز دچار بیگانگی و دو گانگی شده و به مدلها و فرهنگهای غربی و غیر بومی روی میآورد.
زرگرانی با اشاره به اینکه مد فی نفسه بد نیست اظهار داشت: یک جامعه در هر زمانی نسبت به دوره گذشته متفاوت است و دچار ترقی و پیشرفت میشود و به همین خاطر اگر مدگرایی مطابق با میزان و نوع پیشرفت جامعه باشد مطلوب است اما چنانچه با اصول و ارزشهای اجتماع متناقض باشد مسلما این نوگرایی زیر بناها را نابود خواهد کرد.
وی در خصوص سرمایه گذاری رسانههای بیگانه در رابطه با مدگرایی عنوان کرد: رسانههای بیگانه مبالغ زیادی برای تعغیر سلیقه و گرایش به مدلهای غربی صرف میکنند و در مقابل ما برای تبلیغ فرهنگ و آداب ورسوم خود و آشنایی هر چه بیشتر اقشار جامعه به ویژه جوانان سرمایه گذاری نمیکنیم.